دعوای متقابل – نمونه دادخواست تقابل (متن آماده و قابل ویرایش)

دعوای متقابل نمونه دادخواست تقابل

دعوای متقابل، ابزاری قدرتمند در دادرسی حقوقی است که به خوانده دعوای اصلی این امکان را می دهد تا در مقابل ادعاهای خواهان، خود نیز مطالبه ای را مطرح کند. این عمل، موازنه قدرت را در پرونده تغییر می دهد و به طرفین دعوا اجازه می دهد تا در یک فرآیند واحد، تمامی اختلافات مرتبط خود را حل وفصل کنند. بسیاری از فعالان حقوقی و افراد درگیر با پرونده ها، از اهمیت و پیچیدگی های این نهاد حقوقی غافل هستند.

دعوای متقابل - نمونه دادخواست تقابل (متن آماده و قابل ویرایش)

در مسیر تجربه دعاوی حقوقی، بسیاری از افراد با این وضعیت روبرو می شوند که علیه آن ها شکایتی مطرح شده است. در چنین شرایطی، علاوه بر دفاع در برابر ادعاهای مطرح شده، گاهی ممکن است خود نیز از خواهان دعوای اصلی مطالباتی داشته باشند که مرتبط با همان موضوع اولیه باشد. اینجاست که مفهوم دعوای متقابل نمونه دادخواست تقابل معنا پیدا می کند. این ابزار حقوقی، به خوانده دعوای اصلی این فرصت را می دهد که در یک چارچوب قانونی مشخص، ادعاهای متقابل خود را علیه خواهان اصلی مطرح کند و از رسیدگی جداگانه و طولانی مدت به اختلافات پیشگیری نماید. استفاده صحیح و به موقع از دعوای متقابل می تواند به صرفه جویی در زمان و هزینه ها کمک شایانی کند و از صدور آرای متناقض در پرونده های مرتبط جلوگیری به عمل آورد. این مقاله به عنوان یک راهنمای جامع، به دنبال آن است که با تبیین دقیق مفاهیم، شرایط قانونی، و ارائه نمونه دادخواست تقابل، به خوانندگان کمک کند تا با ابعاد گوناگون این دعوا آشنا شوند و بتوانند به بهترین شکل ممکن از حقوق خود دفاع کنند.

مقدمه: آشنایی با دعوای متقابل و اهمیت آن

در دنیای پیچیده روابط حقوقی، همواره این امکان وجود دارد که افراد درگیر اختلافات قضایی شوند. گاهی یک شخص به عنوان خواهان، دعوایی را علیه دیگری مطرح می کند و این آغاز یک فرآیند حقوقی است. اما نباید فراموش کرد که خوانده نیز ممکن است در خصوص همان موضوع یا موضوعی که ارتباط کامل با دعوای اصلی دارد، از خواهان اصلی مطالباتی داشته باشد. در چنین وضعیتی، مفهوم «دعوای متقابل» به میان می آید.

دعوای متقابل را می توان به نوعی «مقابله به مثل حقوقی» دانست. زمانی که شخصی در مقام خوانده قرار می گیرد، این حق را دارد که علاوه بر دفاع در برابر ادعاهای خواهان، خود نیز دعوایی را در مقابل خواهان اصلی اقامه کند. این امر به خوانده اجازه می دهد تا از موضع صرفاً تدافعی خارج شده و با طرح خواسته ای جدید، فعالانه در جهت احقاق حقوق خود گام بردارد. اهمیت دعوای متقابل تنها به این نکته محدود نمی شود، بلکه مزایای بسیاری در پی دارد که از جمله آن ها می توان به صرفه جویی در زمان و هزینه های دادرسی اشاره کرد. با رسیدگی توأمان به هر دو دعوا (اصلی و متقابل) در یک پرونده واحد، نیاز به طرح دو پرونده مجزا، پرداخت دو بار هزینه دادرسی، و شرکت در جلسات متعدد از بین می رود.

علاوه بر این، طرح دعوای متقابل به طور چشمگیری از صدور آرای متناقض جلوگیری می کند. زمانی که دو دعوای مرتبط به صورت جداگانه و توسط قضات مختلف رسیدگی شوند، همواره این خطر وجود دارد که احکامی متعارض صادر شود که در نهایت منجر به پیچیدگی های اجرایی و تضییع حقوق یکی از طرفین گردد. رسیدگی یکجا به هر دو دعوا به قاضی این امکان را می دهد که با دیدی جامع و کامل به تمامی جوانب امر، حکمی واحد و فراگیر صادر کند که تمامی اختلافات را پوشش دهد. این شیوه دادرسی، به ایجاد رویه ای یکپارچه و عادلانه در پرونده های مرتبط کمک می کند.

دعوای متقابل از منظر قانون (ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی)

قانون گذار ایرانی با درک اهمیت و ضرورت وجود چنین ابزاری، در ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی به تعریف و تبیین دعوای متقابل پرداخته است. بر اساس این ماده، «خوانده می تواند در مقابل ادعای خواهان، اقامه دعوا کند. چنین دعوایی در صورتی که با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ باشد یا ارتباط کامل با آن داشته باشد، دعوای متقابل نامیده می شود. دعوای متقابل به موجب دادخواست اقامه می شود.» این تعریف حقوقی، چارچوب مشخصی برای این نهاد حقوقی فراهم می آورد و از هرگونه سردرگمی در مورد ماهیت آن جلوگیری می کند.

فلسفه و هدف قانون گذار از پیش بینی دعوای متقابل در قانون آیین دادرسی مدنی، فراتر از صرفاً ارائه یک گزینه دفاعی است. این نهاد حقوقی با هدف کارآمدی نظام قضایی، تسهیل فرآیند دادرسی، و جلوگیری از تعارض آرا طراحی شده است. زمانی که خواهان اصلی دعوایی را طرح می کند، خوانده با طرح دعوای متقابل، نه تنها به دفاع از خود می پردازد، بلکه خود نیز در مقام خواهان جدید قرار گرفته و به صورت فعالانه حقوق خود را مطالبه می کند. این جابه جایی نقش ها، پیچیدگی های خاص خود را دارد که وکلای دادگستری و حقوقدانان باید به دقت به آن توجه کنند.

در دعوای متقابل، خوانده دعوای اصلی به «خواهان دعوای متقابل» تبدیل می شود و خواهان دعوای اصلی، «خوانده دعوای متقابل» خواهد بود. این تغییر نقش به این معناست که خواهان دعوای متقابل باید تمامی شرایط اقامه دعوا را رعایت کند، از جمله تهیه تنظیم دادخواست تقابل، پرداخت هزینه دادرسی، و ارائه دلایل و مستندات کافی برای اثبات ادعای خود. این فرآیند، فرصتی برای حل وفصل جامع و کامل اختلافات بین همان دو طرف در یک پرونده واحد فراهم می آورد.

شرایط اساسی و قانونی پذیرش دعوای متقابل

برای اینکه یک دعوا به عنوان دعوای متقابل پذیرفته شود و دادگاه به آن رسیدگی کند، باید شرایط و موازین قانونی خاصی رعایت شود. این شرایط، تضمین کننده این هستند که دعوای متقابل به درستی و در جایگاه خود مورد استفاده قرار گیرد و به ابزاری برای اطاله دادرسی یا طرح دعاوی نامرتبط تبدیل نشود.

3.1. ارتباط کامل یا منشأ واحد با دعوای اصلی

یکی از اساسی ترین شرایط دعوای متقابل، وجود «ارتباط کامل» یا «منشأ واحد» بین دعوای متقابل و دعوای اصلی است. منظور از منشأ واحد، این است که هر دو دعوا از یک واقعه حقوقی یا یک رابطه قراردادی مشخص نشأت گرفته باشند. برای مثال، اگر خواهان اصلی بابت عدم انجام تعهد ناشی از یک قرارداد، مطالبه وجه کرده باشد، خوانده نیز می تواند بابت خسارات ناشی از همان قرارداد یا نقض تعهد متقابل از سوی خواهان، نمونه دادخواست تقابل مطالبه خسارت را مطرح کند.

«ارتباط کامل» نیز به معنای پیوند تنگاتنگ و مستقیم بین دو دعوا است، به طوری که رسیدگی جداگانه به آن ها ممکن است منجر به صدور آرای متعارض و متناقض شود. مثلاً، در دعوای اصلی مطالبه وجه چک، اگر خوانده ادعا کند که چک مذکور بابت تضمین یک معامله بوده و خواهان به تعهدات خود عمل نکرده است، می تواند با طرح دعوای متقابل ابطال معامله یا مطالبه خسارت ناشی از عدم انجام تعهد، ارتباط کامل را اثبات کند. این شرط از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا در صورت عدم وجود ارتباط کامل، دادگاه قرار عدم استماع دعوای متقابل را صادر خواهد کرد و خوانده مجبور به طرح دعوای جداگانه با هزینه دادرسی مستقل خواهد شد.

3.2. مهلت قانونی برای طرح دعوا

یکی دیگر از نکات مهم در نگارش دادخواست تقابل و پذیرش آن، رعایت مهلت قانونی است. مهلت طرح دعوای تقابل، «تا پایان اولین جلسه دادرسی» است. این مهلت، فرصتی طلایی برای خوانده محسوب می شود تا با آمادگی کامل، مطالبات خود را مطرح کند. منظور از اولین جلسه دادرسی، نخستین جلسه ای است که با حضور طرفین یا وکلای آن ها و تشکیل رسمی دادگاه، رسیدگی به ماهیت دعوا آغاز می شود. اگر خوانده این مهلت را از دست بدهد، دیگر نمی تواند دعوای خود را به عنوان «متقابل» مطرح کند. در این صورت، تنها راهکار باقی مانده، طرح یک دعوای مستقل و جداگانه در دادگاه صالح است که مستلزم پرداخت مجدد هزینه دادرسی و شروع فرآیند دادرسی از ابتدا خواهد بود. این مسئله بر اهمیت هوشیاری و اقدام به موقع در پرونده های حقوقی تاکید دارد.

3.3. صلاحیت ذاتی و محلی دادگاه

بر اساس اصول دادرسی، دادگاه صالح برای دعوای تقابل عموماً همان دادگاهی است که به دعوای اصلی رسیدگی می کند. این قاعده منطقی به نظر می رسد، چرا که هدف از دعوای متقابل، رسیدگی توأمان به اختلافات مرتبط در یک مرجع قضایی است تا از صدور آرای متعارض و افزایش بار قضایی جلوگیری شود. بنابراین، دادگاه صالح به رسیدگی دعوای متقابل، همان دادگاهی است که دعوای اصلی در آن مطرح شده است. این امر شامل صلاحیت ذاتی (نوع دادگاه) و صلاحیت محلی (موقعیت جغرافیایی) می شود.

با این حال، ممکن است در برخی موارد استثنایی، ماهیت دعوای متقابل به گونه ای باشد که صلاحیت ذاتی یا محلی متفاوتی را ایجاب کند. برای مثال، اگر دعوای اصلی در دادگاه عمومی حقوقی مطرح شده باشد اما دعوای متقابل ماهیت تخصصی داشته باشد که در صلاحیت دادگاه دیگری (مانند دادگاه خانواده) باشد، در این صورت دادگاه رسیدگی کننده به دعوای اصلی باید قرار عدم صلاحیت صادر کند و پرونده را به مرجع صالح ارجاع دهد. اما این موارد استثنایی هستند و اصل بر رسیدگی توأمان در دادگاه رسیدگی کننده به دعوای اصلی است.

3.4. اهلیت طرفین و سایر شرایط عمومی دعاوی

دعوای متقابل نیز مانند هر دعوای حقوقی دیگری، نیازمند رعایت شرایط عمومی اقامه دعوا است. این شرایط شامل موارد زیر می شود:

  • اهلیت طرفین: خواهان و خوانده دعوای متقابل باید دارای اهلیت قانونی برای طرح و دفاع از دعوا باشند؛ یعنی بالغ، عاقل و رشید باشند.
  • ذینفع بودن: شخصی که دعوای متقابل را مطرح می کند، باید در آن ذینفع باشد و اثری از نتیجه دعوا بر وضعیت حقوقی او مترتب شود.
  • جهت مشروع: موضوع دعوا نباید نامشروع یا خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد.
  • معین بودن خواسته: خواسته دعوای متقابل باید به صورت دقیق و مشخص تعیین شود.

رعایت این شرایط عمومی برای پذیرش و رسیدگی به نمونه دادخواست تقابل الزامی است و در صورت عدم رعایت هر یک از آن ها، دادگاه ممکن است قرار رد یا عدم استماع دعوا را صادر کند.

ارکان و اجزای نمونه دادخواست تقابل: راهنمای گام به گام

تنظیم دادخواست تقابل، همانند هر دادخواست حقوقی دیگری، نیازمند رعایت دقیق ارکان و اجزای مشخصی است. بی توجهی به هر یک از این بخش ها می تواند منجر به رد دادخواست یا اطاله دادرسی شود. در ادامه به صورت گام به گام به بررسی ارکان اصلی یک نمونه دادخواست تقابل می پردازیم.

4.1. خواهان دعوای تقابل (خوانده دعوای اصلی)

در این بخش، اطلاعات کامل کسی که در حال حاضر دعوای متقابل را مطرح می کند (یعنی همان خوانده دعوای اصلی)، باید درج شود. این اطلاعات شامل:

  • نام و نام خانوادگی
  • نام پدر
  • شغل
  • محل اقامت (آدرس دقیق پستی)
  • شماره ملی

دقت در درج صحیح این اطلاعات بسیار مهم است، زیرا ابلاغ اوراق قضایی به همین آدرس صورت می گیرد.

4.2. خوانده دعوای تقابل (خواهان دعوای اصلی)

مشخصات طرف مقابل، یعنی خواهان دعوای اصلی که اکنون خوانده دعوای متقابل است، در این بخش قید می شود:

  • نام و نام خانوادگی
  • نام پدر
  • شغل
  • محل اقامت (آدرس دقیق پستی)
  • شماره ملی

این اطلاعات نیز باید با دقت و مطابق با آنچه در دادخواست اصلی آمده، تکمیل شود.

4.3. وکیل یا نماینده قانونی

اگر خواهان دعوای متقابل دارای وکیل دادگستری یا نماینده قانونی (مانند ولی یا قیم) باشد، مشخصات کامل وی باید در این قسمت ذکر شود. این شامل نام، نام خانوادگی، شماره پروانه وکالت، و آدرس دفتر وکیل می شود. حضور وکیل در تنظیم دادخواست تقابل به دلیل پیچیدگی های حقوقی این نوع دعاوی، توصیه می شود.

4.4. خواسته و بهای آن

یکی از مهمترین بخش های دادخواست، تعیین دقیق «خواسته» است. خواسته باید به روشنی و بدون ابهام مشخص شود. برای مثال، «مطالبه مبلغ 100 میلیون ریال بهای کالای تحویل داده شده» یا «ابطال سند مالکیت به شماره ….». اگر خواسته مالی باشد، تعیین «بهای آن» نیز ضروری است، چرا که هزینه دادرسی بر اساس بهای خواسته محاسبه و پرداخت می شود. عدم تعیین دقیق خواسته یا بهای آن می تواند منجر به نقص دادخواست و ارجاع آن جهت رفع نقص شود.

4.5. دلایل و منضمات

در این بخش، تمامی مدارک و مستنداتی که خواهان دعوای متقابل برای اثبات ادعای خود به آن ها استناد می کند، باید به وضوح ذکر و ضمیمه دادخواست شوند. این دلایل می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • کپی مصدق قراردادها و اسناد رسمی یا عادی
  • کپی مصدق چک، سفته، برات
  • شهادت شهود (همراه با استشهادیه)
  • سوگند
  • کارشناسی (در مواردی که نیاز به نظر کارشناس باشد)
  • اقرار

لازم است برای هر مدرک، کپی مصدق (تایید شده توسط مراجع قضایی یا دفاتر اسناد رسمی) ارائه شود و اصل مدارک در جلسه دادرسی به همراه باشد.

4.6. شرح دادخواست

این بخش، قلب دادخواست تقابل است و در آن باید وقایع، ادعاها، و درخواست خواهان دعوای متقابل به صورت روشن، مستدل و منطقی بیان شود. در شرح دادخواست باید به نکات زیر توجه کرد:

  • بیان وقایع: شرح دقیق و تاریخ مند اتفاقاتی که منجر به طرح دعوای متقابل شده است.
  • ارتباط با دعوای اصلی: به وضوح توضیح داده شود که چگونه دعوای متقابل با دعوای اصلی (با ذکر شماره کلاسه و شعبه رسیدگی کننده) ارتباط کامل یا منشأ واحد دارد.
  • توجیه قانونی: استناد به مواد قانونی مربوطه (مانند ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی) و سایر قوانین مرتبط.
  • درخواست از دادگاه: به طور صریح درخواست خود از دادگاه را بیان کنید (مثلاً درخواست صدور حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ خواسته، یا ابطال سند).

شرح دادخواست باید به گونه ای نوشته شود که قاضی با مطالعه آن، به طور کامل در جریان جزئیات امر قرار گیرد و برای رسیدگی، توجیه منطقی و قانونی پیدا کند. از حاشیه روی و بیان مطالب غیرمرتبط باید پرهیز شود.

تمایز دعوای متقابل با دفاعیات و دعاوی مشابه

در نظام حقوقی، مفاهیم و ابزارهای گوناگونی برای دفاع از حقوق اشخاص وجود دارد. دعوای متقابل یکی از این ابزارهاست، اما نباید آن را با دفاعیات ماهوی یا سایر دعاوی طاری اشتباه گرفت. درک تفاوت های ظریف بین این مفاهیم، برای استفاده صحیح و مؤثر از هر یک ضروری است.

5.1. تفاوت با دفاع ماهوی

یکی از اشتباهات رایج، خلط مفهوم دعوای متقابل با «دفاع ماهوی» است. دفاع ماهوی به معنای صرفاً پاسخ دادن به ادعاهای خواهان و رد آن ها از طریق ارائه دلایل و مستندات است. در دفاع ماهوی، خوانده هیچ مطالبه جدیدی علیه خواهان مطرح نمی کند، بلکه تنها در پی آن است که ادعای خواهان را بی اساس یا فاقد وجاهت قانونی نشان دهد. مثلاً، در دعوای مطالبه وجه، اگر خوانده صرفاً ادعا کند که بدهی خود را پرداخت کرده و رسید ارائه دهد، این یک دفاع ماهوی است.

اما دعوای متقابل، فراتر از دفاع است. در این نوع دعوا، خوانده (که اکنون خواهان تقابل است) خود نیز ادعا و مطالبه جدیدی را علیه خواهان اصلی مطرح می کند. یعنی علاوه بر اینکه سعی در رد ادعای خواهان دارد، خود نیز خواستار احقاق حقی از خواهان می شود. به عنوان مثال، در همان دعوای مطالبه وجه، اگر خوانده علاوه بر اینکه ادعا می کند بدهی را پرداخت کرده، مدعی شود که خواهان به دلیل نقض قرارداد، خسارتی به او وارد کرده و اکنون مطالبه خسارت کند، این یک نمونه دادخواست تقابل مطالبه خسارت است. در دفاع ماهوی، خوانده در موضع انفعالی قرار دارد، در حالی که در دعوای متقابل، موضعی فعال و تهاجمی به خود می گیرد.

5.2. تفاوت با ایرادات شکلی

«ایرادات شکلی» به نقایص و ایراداتی گفته می شود که به فرم، تشریفات، یا صلاحیت دادگاه مربوط هستند و نه به اصل حق یا ماهیت دعوا. این ایرادات شامل مواردی مانند عدم اهلیت خواهان، عدم صلاحیت دادگاه، عدم ابطال تمبر، یا ناقص بودن دادخواست می شود. ایرادات شکلی، قبل از ورود به ماهیت دعوا و در همان ابتدای رسیدگی مطرح می شوند و هدف آن ها جلوگیری از ادامه دادرسی به دلیل عدم رعایت اصول شکلی است.

در مقابل، دعوای متقابل به ماهیت حق و خواسته جدیدی که خوانده از خواهان دارد، مربوط می شود. ایرادات شکلی صرفاً به جنبه های فنی و ظاهری دعوا می پردازند، در حالی که دعوای متقابل یک مطالبه حقوقی مستقل است که با دعوای اصلی ارتباط موضوعی دارد. مطرح کردن ایرادات شکلی نیازی به تنظیم دادخواست تقابل ندارد و صرفاً با ارائه لایحه یا به صورت شفاهی در جلسه دادرسی امکان پذیر است.

5.3. تفاوت با دعاوی طاری (جلب ثالث، ورود ثالث و…)

نظام دادرسی مدنی، علاوه بر دعوای متقابل، نهادهای دیگری را نیز برای رسیدگی به دعاوی مرتبط در یک پرونده پیش بینی کرده است که به آن ها «دعاوی طاری» گفته می شود. مهمترین دعاوی طاری عبارتند از جلب ثالث، ورود ثالث و دعوای اضافی.

  • جلب ثالث: این دعوا زمانی مطرح می شود که یکی از طرفین دعوای اصلی (خواهان یا خوانده)، شخص سومی را به دعوا فرامی خواند، به این دلیل که نتیجه حکم ممکن است بر حقوق آن شخص ثالث تأثیرگذار باشد یا او را به ضرر متهم کند. هدف از جلب ثالث، گسترش دایره طرفین دعوا به فراتر از خواهان و خوانده اصلی است.
  • ورود ثالث: در این حالت، شخص ثالثی که احساس می کند نتیجه دادرسی ممکن است به حقوق او لطمه وارد کند، خود داوطلبانه وارد دعوا می شود و خواسته ای را مطرح می کند.

تفاوت کلیدی دعوای متقابل با این دعاوی طاری در این است که دعوای متقابل منحصراً بین خواهان و خوانده دعوای اصلی مطرح می شود و نیازی به ورود یا جلب شخص ثالث ندارد. دعوای متقابل یک مطالبه مستقیم از سوی خوانده علیه خواهان است، در حالی که دعاوی طاری به دنبال وارد کردن اشخاص جدید به دادرسی یا طرح خواسته ای متفاوت از سوی خواهان اصلی هستند.

به طور خلاصه، درک این تمایزها برای وکلای جوان و حتی افراد عادی درگیر با مسائل حقوقی ضروری است تا بتوانند از ابزار مناسب در جایگاه خود استفاده کرده و از تضییع حقوق و تحمیل هزینه های اضافی جلوگیری کنند. در هر حال، مشورت با یک وکیل متخصص می تواند راهگشا باشد.

نمونه های کاربردی و کامل دادخواست تقابل در موضوعات رایج

برای درک عمیق تر دعوای متقابل و نحوه تنظیم دادخواست تقابل، ارائه نمونه های کاربردی و تفصیلی در موضوعات رایج می تواند بسیار کمک کننده باشد. در این بخش، به چند سناریوی فرضی و نمونه دادخواست تقابل مرتبط با آن ها می پردازیم.

6.1. نمونه دادخواست تقابل مطالبه وجه/چک

سناریوی فرضی: خواهان دعوای اصلی، آقای احمدی، مطالبه وجه یک فقره چک را از خوانده، آقای رضایی، مطرح کرده است. آقای رضایی (خوانده دعوای اصلی و خواهان تقابل) ادعا می کند که این چک بابت تضمین انجام یک پروژه عمرانی به آقای احمدی داده شده بود و آقای احمدی به دلیل عدم انجام کامل و به موقع تعهدات خود، به آقای رضایی خسارت وارد کرده و علاوه بر آن، هنوز مبلغی بابت پیش پرداخت همان پروژه به آقای رضایی بدهکار است. آقای رضایی قصد دارد با طرح دعوای تقابل، تهاتر مبلغ پیش پرداخت و مطالبه خسارت ناشی از تأخیر در انجام پروژه را درخواست کند.

نمونه دادخواست تقابل مطالبه وجه و تهاتر:


خواهان دعوای تقابل: آقای رضایی، فرزند حسین، شغل: پیمانکار، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
خوانده دعوای تقابل: آقای احمدی، فرزند علی، شغل: مهندس ساختمان، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
وکیل/نماینده قانونی: ندارد

خواسته:
1. اعلام تهاتر مبلغ [مبلغ پیش پرداخت] ریال (بابت پیش پرداخت پرداخت شده به خواهان اصلی) با مبلغ خواسته دعوای اصلی.
2. مطالبه مبلغ [مبلغ خسارت وارده] ریال بابت خسارت تأخیر در انجام تعهد ناشی از قرارداد شماره [شماره قرارداد] مورخ [تاریخ قرارداد] به انضمام کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل.

دلایل و منضمات:
1. کپی مصدق قرارداد پیمانکاری شماره [شماره قرارداد] مورخ [تاریخ قرارداد].
2. کپی مصدق فیش واریزی پیش پرداخت به مبلغ [مبلغ پیش پرداخت] ریال.
3. استشهادیه محلی (در صورت وجود) مبنی بر تأخیر در انجام پروژه.
4. نظریه کارشناس رسمی دادگستری (در صورت لزوم).
5. کپی مصدق دادخواست و ضمائم دعوای اصلی (کلاسه پرونده [شماره کلاسه پرونده]).

شرح دادخواست:
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار می رساند که آقای احمدی (خوانده دعوای تقابل و خواهان دعوای اصلی) طی پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] در این شعبه، دعوایی مبنی بر مطالبه وجه یک فقره چک به شماره [شماره چک] مورخ [تاریخ چک] علیه اینجانب (خواهان تقابل) مطرح نموده اند.
نظر به اینکه چک فوق الذکر جهت تضمین انجام تعهدات آقای احمدی در خصوص پروژه پیمانکاری شماره [شماره قرارداد] مورخ [تاریخ قرارداد] (که تصویر مصدق آن به پیوست تقدیم می گردد) به ایشان تحویل شده بود و ایشان نه تنها به تعهدات خود به موقع عمل نکرده اند و خساراتی به اینجانب وارد شده است، بلکه هنوز مبلغ [مبلغ پیش پرداخت] ریال پیش پرداخت که بابت شروع پروژه به ایشان پرداخت گردیده، در حساب اینجانب تهاتر نگردیده است.
بر این اساس، اینجانب، علاوه بر دفاع در برابر دعوای اصلی، به استناد ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی و با توجه به ارتباط کامل و منشأ واحد بودن دعوای اصلی و این دعوای متقابل، تقاضای رسیدگی توأمان و صدور حکم بر اعلام تهاتر مبلغ پیش پرداخت با مبلغ خواسته دعوای اصلی و همچنین محکومیت آقای احمدی به پرداخت مبلغ [مبلغ خسارت وارده] ریال بابت خسارت تأخیر در انجام تعهد، به انضمام کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل را از محضر محترم دادگاه خواستارم.

با تشکر و تجدید احترام
(امضا و اثر انگشت خواهان تقابل)

6.2. نمونه دادخواست تقابل اثبات مالکیت

سناریوی فرضی: خانم کریمی (خواهان اصلی) دعوای رفع تصرف عدوانی را علیه آقای حسینی (خوانده اصلی) در خصوص ملکی به آدرس [آدرس ملک] مطرح کرده است. آقای حسینی (خوانده دعوای اصلی و خواهان تقابل) مدعی است که ملک مذکور را سال ها پیش با یک قولنامه عادی از مالک قبلی (که عموی خواهان اصلی بوده و اکنون فوت کرده است) خریداری کرده و از آن زمان در تصرف او بوده است. آقای حسینی قصد دارد با طرح دعوای تقابل، اثبات مالکیت خود بر ملک را درخواست کند.

نمونه دادخواست تقابل اثبات مالکیت:


خواهان دعوای تقابل: آقای حسینی، فرزند محمود، شغل: آزاد، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
خوانده دعوای تقابل: خانم کریمی، فرزند مرتضی، شغل: خانه دار، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
وکیل/نماینده قانونی: [مشخصات وکیل، در صورت وجود]

خواسته:
1. اثبات مالکیت خواهان تقابل نسبت به پلاک ثبتی [شماره پلاک ثبتی] واقع در [آدرس ملک].
2. ابطال ادعای خواهان اصلی در خصوص تصرف عدوانی.
3. محکومیت خوانده تقابل به پرداخت کلیه خسارات دادرسی.

دلایل و منضمات:
1. کپی مصدق قولنامه عادی مورخ [تاریخ قولنامه] بین اینجانب و مرحوم [نام مالک قبلی].
2. استشهادیه محلی مبنی بر تصرف طولانی مدت اینجانب بر ملک و اطلاع اهالی از مالکیت بنده.
3. کپی مصدق مدارک هویتی.
4. کپی مصدق دادخواست و ضمائم دعوای اصلی (کلاسه پرونده [شماره کلاسه پرونده]).
5. قرار استماع شهادت شهود (در صورت لزوم).

شرح دادخواست:
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار می رساند که خانم کریمی (خوانده دعوای تقابل و خواهان دعوای اصلی) طی پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] در این شعبه، دعوایی مبنی بر رفع تصرف عدوانی ملک پلاک ثبتی [شماره پلاک ثبتی] واقع در [آدرس ملک] علیه اینجانب مطرح نموده اند.
شرح ماجرا آن است که اینجانب سال ها پیش و به تاریخ [تاریخ قولنامه]، ملک فوق الذکر را با قولنامه عادی (که تصویر مصدق آن به پیوست تقدیم می گردد) از مرحوم [نام مالک قبلی] (عموی خواهان اصلی) خریداری نموده و از همان زمان به صورت مستمر و بدون هیچ گونه معارضی در تصرف و استفاده اینجانب بوده است، امری که اهالی محل نیز بر آن واقف هستند.
بر این اساس، و با توجه به ارتباط کامل این دعوا با دعوای اصلی رفع تصرف عدوانی و به استناد ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی، تقاضای رسیدگی توأمان و صدور حکم بر اثبات مالکیت اینجانب نسبت به ملک مذکور و در نتیجه، رد دعوای رفع تصرف عدوانی خواهان اصلی و محکومیت خوانده تقابل به پرداخت کلیه خسارات دادرسی را از محضر محترم دادگاه خواستارم.

با تشکر و تجدید احترام
(امضا و اثر انگشت خواهان تقابل)

6.3. نمونه دادخواست تقابل مطالبه خسارت

سناریوی فرضی: آقای رحیمی (خواهان اصلی) دعوای مطالبه خسارت ناشی از تصادف رانندگی را از آقای هاشمی (خوانده اصلی) مطرح کرده است و مدعی است که آقای هاشمی مقصر حادثه بوده و خودروی او را دچار خسارت کرده است. آقای هاشمی (خوانده دعوای اصلی و خواهان تقابل) ادعا می کند که تقصیر اصلی در تصادف متوجه آقای رحیمی بوده و خسارت وارده به خودروی او (آقای هاشمی) به مراتب بیشتر از خسارت وارده به خودروی آقای رحیمی است. آقای هاشمی قصد دارد با طرح دعوای تقابل، مطالبه خسارت وارده به خودروی خود و همچنین پرداخت دیه جراحات وارده به خودش را درخواست کند.

نمونه دادخواست تقابل مطالبه خسارت:


خواهان دعوای تقابل: آقای هاشمی، فرزند قاسم، شغل: کارمند، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
خوانده دعوای تقابل: آقای رحیمی، فرزند رضا، شغل: بازاریاب، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
وکیل/نماینده قانونی: [مشخصات وکیل، در صورت وجود]

خواسته:
1. مطالبه مبلغ [مبلغ خسارت وارده به خودروی خواهان تقابل] ریال بابت خسارت وارده به خودروی اینجانب (پژو 206 به شماره پلاک [شماره پلاک]).
2. مطالبه دیه جراحات وارده به اینجانب (در صورت وجود، طبق نظریه پزشکی قانونی).
3. محکومیت خوانده تقابل به پرداخت کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل.

دلایل و منضمات:
1. کپی مصدق کروکی پلیس راهور.
2. کپی مصدق گزارش کارشناسی بیمه خودرو.
3. فاکتورهای تعمیر خودرو و هزینه های درمانی (در صورت وجود).
4. نظریه پزشکی قانونی (در صورت وجود جراحات).
5. کپی مصدق دادخواست و ضمائم دعوای اصلی (کلاسه پرونده [شماره کلاسه پرونده]).
6. گواهی عدم حضور در صحنه تصادف (در صورت لزوم).

شرح دادخواست:
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار می رساند که آقای رحیمی (خوانده دعوای تقابل و خواهان دعوای اصلی) طی پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] در این شعبه، دعوایی مبنی بر مطالبه خسارت ناشی از تصادف رانندگی مورخ [تاریخ تصادف] علیه اینجانب مطرح نموده اند.
شرح ماجرا آن است که در تصادف مذکور، تقصیر اصلی در حادثه طبق کروکی پلیس راهور [شماره کروکی] و کارشناسی بیمه [شماره کارشناسی بیمه]، با خوانده تقابل (آقای رحیمی) بوده است. در این حادثه، علاوه بر خسارت وارده به خودروی اینجانب به مبلغ [مبلغ خسارت] ریال، اینجانب دچار جراحات بدنی نیز شده ام که نظریه پزشکی قانونی [شماره نظریه] مؤید آن است.
بر این اساس، اینجانب، علاوه بر دفاع در برابر دعوای اصلی، به استناد ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی و با توجه به ارتباط کامل و منشأ واحد بودن دعوای اصلی و این دعوای متقابل، تقاضای رسیدگی توأمان و صدور حکم بر محکومیت آقای رحیمی به پرداخت مبلغ [مبلغ خسارت وارده به خودروی خواهان تقابل] ریال بابت خسارت خودرو و دیه جراحات وارده، به انضمام کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل را از محضر محترم دادگاه خواستارم.

با تشکر و تجدید احترام
(امضا و اثر انگشت خواهان تقابل)

6.4. نمونه دادخواست تقابل تخلیه

سناریوی فرضی: مالک (آقای محمدی) دعوای تخلیه ملک به دلیل انقضای مدت اجاره را علیه مستأجر (خانم نوری) مطرح کرده است. خانم نوری (خوانده دعوای اصلی و خواهان تقابل) ادعا می کند که مالک مبلغ ودیعه (رهن) را هنوز به او مسترد نکرده و تا زمان استرداد کامل ودیعه، بر اساس قانون، حق حبس ملک را دارد. خانم نوری قصد دارد با طرح دعوای متقابل، استرداد مبلغ ودیعه به همراه خسارت تأخیر تأدیه را درخواست کند.

نمونه دادخواست تقابل تخلیه و استرداد ودیعه:


خواهان دعوای تقابل: خانم نوری، فرزند حسن، شغل: کارمند، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
خوانده دعوای تقابل: آقای محمدی، فرزند محمود، شغل: مالک، محل اقامت: [آدرس دقیق]، شماره ملی: [شماره ملی]
وکیل/نماینده قانونی: [مشخصات وکیل، در صورت وجود]

خواسته:
1. استرداد مبلغ ودیعه (رهن) به مبلغ [مبلغ ودیعه] ریال.
2. پرداخت خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ [تاریخ انقضای اجاره] تا زمان اجرای کامل حکم.
3. محکومیت خوانده تقابل به پرداخت کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل.

دلایل و منضمات:
1. کپی مصدق قرارداد اجاره مورخ [تاریخ قرارداد اجاره].
2. کپی مصدق رسید پرداخت مبلغ ودیعه.
3. گواهی بانک مبنی بر عدم واریز وجه ودیعه (در صورت لزوم).
4. کپی مصدق دادخواست و ضمائم دعوای اصلی (کلاسه پرونده [شماره کلاسه پرونده]).

شرح دادخواست:
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار می رساند که آقای محمدی (خوانده دعوای تقابل و خواهان دعوای اصلی) طی پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] در این شعبه، دعوایی مبنی بر تخلیه ملک اجاره ای واقع در [آدرس ملک] به دلیل انقضای مدت اجاره مطرح نموده اند.
شرح ماجرا آن است که قرارداد اجاره به شماره [شماره قرارداد اجاره] مورخ [تاریخ قرارداد اجاره] بین اینجانب و آقای محمدی منعقد گردید و مدت آن در تاریخ [تاریخ انقضای اجاره] به پایان رسیده است. اما با وجود انقضای مدت، آقای محمدی، مالک محترم، از استرداد مبلغ ودیعه (رهن) به مبلغ [مبلغ ودیعه] ریال که طبق قرارداد به ایشان پرداخت گردیده بود، خودداری می نمایند. بر اساس قانون و رویه قضایی، اینجانب تا زمان استرداد کامل مبلغ ودیعه، حق حبس ملک را دارم.
بر این اساس، اینجانب، علاوه بر دفاع در برابر دعوای اصلی، به استناد ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی و با توجه به ارتباط کامل و منشأ واحد بودن دعوای اصلی و این دعوای متقابل، تقاضای رسیدگی توأمان و صدور حکم بر محکومیت آقای محمدی به استرداد مبلغ ودیعه به مبلغ [مبلغ ودیعه] ریال و پرداخت خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ انقضای اجاره تا زمان اجرای حکم، به انضمام کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل را از محضر محترم دادگاه خواستارم.

با تشکر و تجدید احترام
(امضا و اثر انگشت خواهان تقابل)

تجربه نشان داده است که دقت در نگارش جزئیات هر بخش از دادخواست تقابل، از نام و مشخصات طرفین تا شرح خواسته و دلایل، می تواند تفاوت چشمگیری در سرنوشت پرونده ایجاد کند. یک دادخواست ناقص یا مبهم، ممکن است فرصت دفاع موثر را از بین ببرد.

نکات کلیدی و توصیه های حقوقی در تنظیم و پیگیری دعوای متقابل

موفقیت در دعوای متقابل، نه تنها به شناخت مفاهیم قانونی، بلکه به رعایت نکات عملی و استراتژی های حقوقی نیز بستگی دارد. در اینجا به برخی از توصیه های کلیدی که از تجربه سال ها فعالیت در این حوزه نشأت می گیرد، اشاره می شود:

  1. اهمیت مشاوره با وکیل متخصص پیش از هر اقدام: شاید این مهم ترین توصیه باشد. مشاوره حقوقی دعوای متقابل با یک وکیل باتجربه، به شما کمک می کند تا ابتدا ارزیابی دقیق از وضعیت پرونده خود داشته باشید. وکیل می تواند تشخیص دهد که آیا طرح دعوای متقابل به نفع شماست یا خیر، و بهترین استراتژی را برای تنظیم دادخواست و پیگیری پرونده به شما ارائه دهد. گاهی اوقات، دفاع ماهوی ساده تر و کم هزینه تر از طرح دعوای متقابل است.
  2. لزوم جمع آوری دقیق و مستند کلیه ادله و مدارک: همانند هر دعوای حقوقی دیگری، اثبات ادعا در دعوای متقابل نیز نیازمند ارائه مستندات محکم و معتبر است. تمامی اسناد، مدارک، شهادت شهود، و هرگونه دلیل دیگری که می تواند ادعای شما را تقویت کند، باید به دقت جمع آوری و به صورت مصدق به دادخواست پیوست شوند.
  3. دقت در رعایت مهلت قانونی و جلوگیری از تضییع حق: همانطور که قبلاً اشاره شد، مهلت طرح دعوای متقابل تا پایان اولین جلسه دادرسی است. این مهلت بسیار حائز اهمیت است. از دست دادن این فرصت، ممکن است شما را مجبور به طرح دعوای جداگانه کند که علاوه بر هزینه های بیشتر، فرآیند دادرسی را نیز طولانی تر می کند.
  4. تأثیر دعوای متقابل بر روحیه طرف مقابل و استراتژی دادرسی: طرح یک دعوای متقابل قوی و مستدل می تواند جنبه روانی مثبتی داشته باشد و موقعیت خواهان اصلی را تضعیف کند. این عمل می تواند طرف مقابل را تحت فشار قرار داده و او را به سمت مصالحه یا عقب نشینی از برخی ادعاهای خود سوق دهد. این یک حرکت استراتژیک است که موازنه قدرت را تغییر می دهد.
  5. ملاحظات مربوط به پرداخت هزینه دادرسی: هزینه دادرسی دعوای تقابل نیز مانند هر دعوای حقوقی دیگر، باید بر اساس بهای خواسته محاسبه و پرداخت شود. اگر خواسته مالی باشد، پرداخت هزینه دادرسی ضروری است. در صورت اعسار (عدم توانایی مالی)، می توان درخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را نیز مطرح کرد.
  6. زبان و لحن دادخواست: دادخواست باید با زبانی حقوقی، واضح، و بدون ابهام تنظیم شود. از به کار بردن الفاظ غیرحقوقی یا احساسی پرهیز کنید. تمرکز بر واقعیات، دلایل، و استناد به قوانین باشد.
  7. آمادگی برای رسیدگی توأمان: با طرح دعوای متقابل، باید خود را برای رسیدگی همزمان به دو دعوا آماده کنید. این به معنای ارائه دفاعیات در برابر دعوای اصلی و اثبات ادعاهای خود در دعوای متقابل است.

با رعایت این نکات و استفاده از تخصص وکلای مجرب، می توان امید داشت که کاربرد دعوای متقابل به بهترین شکل ممکن به احقاق حقوق شما کمک کند و از پیچیدگی های غیرضروری دادرسی جلوگیری شود.

آثار حقوقی مترتب بر طرح دعوای متقابل

طرح دعوای متقابل تنها یک اقدام شکلی در فرآیند دادرسی نیست، بلکه آثار حقوقی مهم و عمیقی بر سرنوشت پرونده و روابط حقوقی طرفین دعوا دارد. این آثار به گونه ای طراحی شده اند که به کارآمدی و عدالت دادرسی کمک کنند.

  1. صدور حکم واحد و جامع در خصوص هر دو دعوا: یکی از مهمترین آثار طرح دعوای متقابل، امکان صدور یک حکم واحد و جامع توسط دادگاه است. این حکم هر دو دعوای اصلی و متقابل را پوشش می دهد و تمامی اختلافات میان طرفین را در یک سند قضایی روشن و قطعی حل وفصل می کند. این امر به شفافیت و قطعیت بیشتر در روابط حقوقی کمک می کند.
  2. امکان تهاتر (مقاصه) دیون در صورت محکومیت متقابل: اگر نتیجه رسیدگی به دعوای اصلی و متقابل، محکومیت متقابل طرفین به پرداخت وجوهی به یکدیگر باشد، دادگاه می تواند حکم به «تهاتر» یا «مقاصه» دیون صادر کند. به این معنا که مبلغ کمتر از مبلغ بیشتر کسر شده و تنها مازاد آن توسط بدهکار واقعی پرداخت شود. این مکانیسم، فرآیند اجرای احکام را ساده تر کرده و از جابجایی غیرضروری وجوه جلوگیری می کند.
  3. جلوگیری از صدور آرای متناقض و ایجاد وحدت رویه در یک پرونده: همانطور که پیشتر اشاره شد، یکی از اهداف اصلی دعوای متقابل، جلوگیری از صدور احکام متناقض است. زمانی که دو دعوای مرتبط به صورت جداگانه رسیدگی شوند، خطر صدور آرای متضاد وجود دارد. رسیدگی توأمان به هر دو دعوا در یک دادگاه و توسط یک قاضی، این اطمینان را می دهد که تصمیمات اتخاذ شده در هماهنگی کامل با یکدیگر بوده و از تضاد در احکام پیشگیری می شود. این امر به ایجاد وحدت رویه در یک پرونده خاص کمک می کند.
  4. تسهیل در اجرای احکام و کاهش پیچیدگی های اجرایی: صدور حکم واحد و امکان تهاتر دیون، به طور قابل توجهی فرآیند اجرای احکام را تسهیل می کند. به جای اینکه دو حکم جداگانه با پیچیدگی های اجرایی خاص خود دنبال شوند، یک حکم جامع می تواند به سرعت و با کارایی بیشتری به مرحله اجرا درآید. این امر هم به نفع طرفین دعوا و هم به نفع نظام قضایی است.
  5. ایجاد موقعیت قوی تر برای خوانده اصلی: طرح دعوای متقابل به خوانده اصلی این فرصت را می دهد که از حالت دفاعی صرف خارج شده و به موقعیت فعال تر و قدرتمندتری در دعوا دست یابد. این تغییر نقش می تواند تأثیر روانی مثبتی بر خوانده داشته و توانایی او را در مذاکره یا چانه زنی افزایش دهد.

این آثار نشان می دهد که دعوای متقابل نه تنها یک ابزار دفاعی، بلکه یک سازوکار کارآمد برای حل و فصل جامع و عادلانه اختلافات حقوقی است که مزایای قابل توجهی برای طرفین و نظام قضایی به همراه دارد.

نتیجه گیری

در نهایت، می توان گفت که دعوای متقابل به عنوان یکی از مهمترین و کاربردی ترین ابزارهای حقوقی در نظام دادرسی مدنی ایران، نقش حیاتی در احقاق حقوق افراد ایفا می کند. این نهاد حقوقی، به خوانده دعوای اصلی این امکان را می دهد که با اتخاذ موضعی فعال و نه تنها دفاعی، مطالبات خود را در ارتباط کامل با دعوای اصلی مطرح کرده و از مزایای بی شماری نظیر صرفه جویی در زمان و هزینه ها، جلوگیری از صدور آرای متناقض، و تسهیل در اجرای احکام بهره مند شود. تجربه نشان داده است که با رعایت دقیق شرایط قانونی، از جمله مهلت مقرر تا پایان اولین جلسه دادرسی و وجود ارتباط کامل یا منشأ واحد با دعوای اصلی، می توان به نحو مؤثری از این ابزار قدرتمند بهره گرفت.

پیچیدگی های حقوقی مربوط به تنظیم دادخواست تقابل، از انتخاب صحیح خواسته و بهای آن گرفته تا ارائه دلایل و منضمات معتبر و نگارش شرح دادخواست به شیوه روشن و مستدل، همگی بر لزوم دقت و تخصص در این فرآیند تأکید دارند. استفاده از نمونه دادخواست تقابل در موضوعات مختلف، از مطالبه وجه و چک گرفته تا اثبات مالکیت، مطالبه خسارت و تخلیه، می تواند راهگشای بسیاری از افراد و فعالان حقوقی باشد. اما باید همواره به یاد داشت که هر پرونده حقوقی، شرایط خاص خود را دارد و نیازمند بررسی دقیق و تحلیل تخصصی است.

لذا، با توجه به اهمیت استراتژیک و حساسیت های قانونی دعوای متقابل نمونه دادخواست تقابل، توصیه اکید می شود که پیش از هرگونه اقدام، حتماً با وکلای متخصص و مجرب در این زمینه مشورت شود. این مشورت نه تنها به شما در انتخاب بهترین استراتژی کمک می کند، بلکه تضمین کننده رعایت تمامی تشریفات قانونی و افزایش شانس موفقیت در پرونده خواهد بود. تصمیم گیری آگاهانه و به موقع، می تواند سرنوشت یک دعوای حقوقی را به کلی تغییر دهد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "دعوای متقابل – نمونه دادخواست تقابل (متن آماده و قابل ویرایش)" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "دعوای متقابل – نمونه دادخواست تقابل (متن آماده و قابل ویرایش)"، کلیک کنید.