خنده تلخ ایرانی ها در مواجهه با مسائل سیاسی اجتماعی/ «طنز و شوخی نوعی مواجهه حداقلی است که فقط بگوییم دغدغه ای هم وجود دارد»
مظاهر گودرزی: «نگو» «حرف نزن» «سکوت کن» «خویشتن دار باش» آموزه هایی اند که از دل نهادهای تاریخی به ما ارث رسیده اند آموزه هایی که اگرچه قصد دارند شرایط را بدتر از چیزی که هست نکنند اما انگار نوعی همزیستی با تلخ ترین مسائل را به ما تحمیل می کنند؛ تداوم این تحمیل در شرایطی که بیانگریِ آشکار در عرصه عمومی امکان ظهور و بروز نداشته باشد نیاز به یک واکنش پنهان دارد برای لفافه گویی چه چیزی بهتر از طنز و شوخی؟

اما گاهی این واکنش پنهان در برابر محدودیت ها چنان با فرهنگ یک جامعه گره می خورد که نوعی از افراطی گری به نمایش گذاشته می شود هر چیزی دستاویز شوخی و خنده می شود در برابر جدی ترین مسائل نه گفت وگو برای حل کردن بلکه خنده برای تحمل کردن جایگزین می شود. به تعبیر محمد سعید ذکایی «نوعی آشفتگی و وادادگی» ایجاد می شود. این جامعه شناس در گفت وگو با اورزو چنین وضعیتی را حاصل فضای «منقبض» سیاسی اجتماعی دو دوران تاریخی می داند که معتقد است استفاده افراطی از آن نوعی دعوت به سکوت است و دور شدن جامعه از اهداف متعالی است.
متن کامل گفت وگو در ادامه امده است.
چرا مردم از گونه های مختلف شوخی در مواجه شدن با مسائل استفاده می کنند؟
کلیت این ماجرا منحصر به جامعه ایرانی نیست چنین ظرفیتی را فرهنگ های دیگر هم نمایش می دهند چراکه طنز همیشه یک تظاهر کلامی و عاطفی بوده که کمک می کرده با دشواری ها و سختی ها هم زیستی برقرار کرد. همچنین یک روش برای تلطیف کردن قدرت و آماده کردن شرایط برای چانه زنی با قدرت است یک امکان روانی برای تحمل کردن و دوام آوردن در برابر سختی ها محسوب می شود.
درخصوص جامعه ایرانی چه طور؟
این ظرفیت در جامعه ایرانی صورت قدرتمندی دارد این قدرت از حیث تاریخی برآمده از یک حوزه عمومی منقبض و بیانگری محدود است که مردم در آن زیست می کردند.
یعنی ما میراث دار این وضعیت هستیم از دل تاریخ هستیم؟
بله دلایل زیادی می شود برای آن آورد که مهم ترین آن همین ظرفیت های اجتماعی و سیاسی است که دائم یک فضای کدر و منقبض را برای ما تداعی کرده است. ما حتی در آموزش های اجتماعی اخلاقی تربیتی به جای بیانگری دائم به خویشتنداری و محافظه کاری دعوت شدیم احتیاط در بیانگری جزئی از فرهنگ ما شده که ریشه تاریخی دارد و تحت شرایطی حتی تقویت هم شده است.
در ایرانِ این روزها چه طور؟
در دوران معاصر هم این روش کارکرد خودش را حفظ کرده است پناه بردن به طنز در برابر مسائل با جلوه های مختلف آن مانند «میم»های موجود در فضای مجازی و نمونه های سنتی تر آن وجود دارند.
ولی این نوع مواجهه با مسائل در موارد بسیار جدی که گاهی با کیفیت زندگی مردم در ارتباط است مانند همین مذاکرات ایران و ایالات متحده هم خودنمایی می کند؟
بله تنوع موضوعی این نوع واکنش گسترده شده و به جدی ترین عرصه ها که گاهی گفتن درباره آن ممنوع است ورود می کند؛ به تعبیری کارناوالی کردن مسائل علاوه بر این که روشی برا تلطیف فضا است نشان از محدویت ها و سختی ها و البته نوستالوژی ها و آرزوها دارد.
می تواند برآمده از نا امیدی ها باشد؟
هم برآمده از نا امیدی و هم تمنای خواسته هایی که انسان دوست دارد به آن ها برسد یا حداقل به کمک طنز امکان بر زبان آوردن یک آرزو که تحقق آن به تاخیر افتاده فراهم می شود.
بنابراین بیان اعتراضی است؟
بله همان طورکه گفتم کارناوالی کردن مسائل چنین کارکردی دارد وقتی شما نمی توانی به طور مستقیم با مسائل مواجهه داشته باشی یا عرصه عمومی امکان برابری برای بیانگری ایجاد نکند یا آن را به رسمیت نشناسد چنین وضعیتی ایجاد می شود.
حتی اگر به تعبیر شما یک نوع فرصت بیانگری باشد آیا باید نگران این وضعیت بود؛ اینکه جامعه جدا از سر ناچاری چنین سلاحی را برای مواجهه با مسائل انتخاب کرده آیا نگران کننده هم هست؟
افراط در ساده کردن مسائل قطعا می تواند جامعه را از اهداف متعالی خود دور کند در عصری که شیوه های مختلف بیانگری وجود دارد فرهنگ ایرانی هم کمی نیاز به تجدید نظر و ایجاد شرایطی دارد که مواجهه واقع بینانه تری با آنچه که در پیرامونش می گذرد داشته باشد. من گمان می کنم افراطی شدن این روش که طی دو دهه اخیر بیشتر شده اتفاق خوبی نیست.
دقیقا چه چیزی شما را نگران می کند؟
اگر به جای اینکه به مسائل مهم نگاه واقع بینانه داشته باشیم تا نوعی مطالبه گری برای گفت و گوی عمومی درباره آن ایجاد ایجاد کنیم با طنز و شوخی فقط کنار مسائل زیست کنیم نوعی دعوت به خاموشی و سکوت است نوعی مواجهه حداقلی است که فقط بگوییم دغدغه ای هم وجود دارد انگار که بگوییم مسائلی وجود دارند که نمی شود حل کرد و فقط باید با آن کنار آمد. دم دستی کردن و ساده سازی افراطی مسائل به معنای حل کردن آن ها نیست در واقع نوعی نگاه انفعالی به مسائل است. اگرچه شکلی از طنز می تواند خلاقانه و سازنده و شیوه ای برای تغییر و نقد باشد اما در سمت وسویی که به صورت افراطی بیان شود نوعی آشفتگی و وادادگی ایجاد می کند.
۲۳۳۲۳۳
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خنده تلخ ایرانی ها در مواجهه با مسائل سیاسی اجتماعی/ «طنز و شوخی نوعی مواجهه حداقلی است که فقط بگوییم دغدغه ای هم وجود دارد»" هستید؟ با کلیک بر روی اجتماعی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خنده تلخ ایرانی ها در مواجهه با مسائل سیاسی اجتماعی/ «طنز و شوخی نوعی مواجهه حداقلی است که فقط بگوییم دغدغه ای هم وجود دارد»"، کلیک کنید.